نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

لاس وگاس

سلام به همه

شرمنده که مدتی نبودیم، خدا بخواد از سه شنبه هفته آینده وبلاگ نویسی دوباره شروع میشه.  قراره فردا (جمعه) با نرگس و چند تا از دوستان بریم لاس وگاس و دوشنبه برمیگردیم و بعد از اون خدا بخواد و عمری باقی باشه کار وبلاگ نویسی رو ادامه میدیم.

موفق باشید

-امیر کاشانی

اتفاقات پراکنده

سلام به همه دوستهای خوب

خیلی وقته که اینجا ننوشتم. الان مدتیه که سر نرگس و من بشدت شلوغ شده و حتی همدیگرو خیلی فرصت نمیکنیم ببینیم.  الان هم که میبینین دستی به سر و روی وبلاگ کشیدم و دارم مینویسم یکی از دانشجوها که قرار بود بیاد برای پروژش راهنمایی بگیره نیومده. البته همین الان پیداش شد (چه حلال زاده) من برم. شرمنده

موفق باشید

امیر کاشانی

لاکراس

سلام

خیلی دلم میخواست که بیشتر وقت داشتم و بیشتر مینوشتم. به هر حال بحث امروز به بازی لاکراس تعلق داره.





حتما میپرسین لاکراس دیگه چیه؟ لاکراس همونطور که در عکس میبینید یه بازیه گروهیه مثل فوتبال. توپ بازی اندازه توپ تنیسه و هر بازیکن یه سبد کوچیک داره و با کمک اون میتونه توپ رو به همگروهیهاش بندازه تا توپ رو دریافت کنه. کسی اجازه استفاده از دست و یا پا رو نداره و مثل فوتبال دروازه داره و هر تیمی باید سعی کنه گل بزنه.

دختر عموم مسابقه داشت و من رفتم تا هم تشویقش کنم و هم اینکه دیداری با عموم اینها تازه کنم. همه بازیکنها دخترای بین ۱۲ تا ۱۵ سال بودن، چیزی که برام جالب بود این بود که میدیدم چقدر جنگنده بازی میکنن و چقدر تلاش میکنن. مربیشون هم از کنار زمین دائم دستورات لازم رو میداد و تاکتیک تیمی رو کنترل میکرد و دائم اونها رو تشویق میکرد که جنگنده تر بازی کنن و کار تیمی انجام بدن. چنان زیبا بازی میکردند و اینقدر توپ رو قشنگ به هم پاس میدادن که من به وجد اومده بودم. هر کسی میدونست مسئولیتش چیه و بیشترین تلاش خودشو میکرد تا در خدمت تیم باشه. در حالیکه من و عموم تا کاپشنامون بودیم و زیپشو تا بیخ گلومون بالا کشیده بودیم اونها با تی شرت و آستین کوتاه بازی میکردند. دختر عموی منم که گل کاشت چند بار مارادونایی همه رو جا گذاشت و گل زد.

تو راه که داشتم برمیگشتم خونه داشتم فکر میکردم به تفاوتهای کشور خودمون و اینجا. اینجا به دخترها جنگیدن یاد میدن، کار گروهی یاد میدن و در عوض جامعه ما فرهنگ مفعول بودن رو تبلیغ میکنه، جامعه ما میگه دختر باید حرف گوش کن باشه، سر بزیر باشه، بساز باشه.

یه چیزو دقت کردین، تو فرهنگ ما اصلاح زن گرفتن و شوهر کردن وجود داره ولی در زبان انگلیسی معادلی برای اون وجود نداره و تنها کلمه ازدواج کردن وجود داره. ما (مردهای ایرانی) وقتی یکی از دوستامونو میبینیم میپرسیم زن گرفتی یا نه؟ و نمیپرسیم ازدواج کردی یا نه؟ وافعا چرا؟