نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

دوستان عزیزم سلام

ببخشید از اینکه اینقدر دیر آپدیت کردم. بارها تعدادی از شما از من و امیر پرسیدین که ما با هم هیچ وقت دعوا کردیم یا نه. در پست چند ماه پیش اشاره کوتاهی به چند نمونه از اختلاف نظرهایی که بین من و امیر وجود داره کردیم. در اینجا میخوام توضیح بیشتری در مورد این موضوع بدم. همونطور که همه میدونیم هیچ کس در دنیا نیست که بدون نقص باشه و هیچ زن و شوهری نیستند که با هم اختلاف نداشته باشند. اما تفاوت یک زندگی موفق و یک زندگی غیر موفق در چگونگی برخورد با این اختلافها است. باید زن و شوهرها یاد بگیرن که در کنار تلاش برای برطرف کردن ایرادهای یکدیگر سعی کنند که با ایرادهای برطرف نشدنی در صورت امکان کنار بیان و نکته دیگه اینکه سعی نکنیم که ایرادهای همدیگرو وسیله ای برای مسخره کردن (حتی به شوخی) در جمع دوستان و آشنایان کنیم. مثلا یکی از ایرادهای من تنبلی کردن در نوشتن وبلاگمونه. امیر بارها بنرمی و با لحنی دوستانه ازم خواست که مطلبی هر چند کوتاه برای شما بنویسم اما من پشت گوش انداختم. بعد از اون پیغامها و ایمیلهای شما رو به من نشون داد تا متوجه بشم که اگر اسم وبلاگ ما عاشقانه های نرگسه،  این تنها نباید امیر باشه که مینویسه. اما من بازهم اونطوری که باید توجه نکردم. در این حالت امیر میتونست خیلی عصبانی بشه و عکس العمل بدی از خودش نشون بده، اما بجای اون آخرین پستش رو تحت عنوان اعتصاب نوشت که خیلی به دل من نشست و همون باعث شد که الان دارم برای شما مینویسم.

خانمها همیشه دوست دارن که طرفشون محبت و عشقشو به صورتهای مختلف نشون بده. البته آقایون هم دوست دارن که از عشق طرفشون مطمئن بشن ولی این مسئله در خانمها شدت بیشتری داره. امیر هر از گاهی علاقشو با حرفهایی که میزنه و کارهایی که برام انجام میده به من نشون میده.  اولاش که ازدواج کرده بودیم یکی از دلخوریهای من همیشه این بود که امیر عشقشو نسبت به من اونقدری که من دوست داشتم بزبون نمیاورد و این بنظر من یه ایراد بود. من روزی چندبار از امیر میپرسیدم دوسم داری که امیر گفت:

عزیزم تا یه ماه دیگه هم دوست دارم و هم عاشقتم و هم هر چیزی که تو دوست داری، لطفا تا یه ماه دیگه این سئوالو نپرس. در ضمن آدم عشقشو با کارهاش نشون میده و نه با زبونش.

با شنیدن این جواب خیلی ناراحت شدم، و به امیر گفتم شاید شما آقایون اینجوری باشین ولی خانمها دوست دارن که طرفشون عشق و علاقشو بزبون بیاره. مدتها طول کشید تا من تونستم این مسئله رو برای امیر جا بندازم که ایرادی نداره آدم روزی ۵ بار به زنش بگه عاشقتم، آدم که از سر کار میاد زنشو از سرباز کنی بقل نمیکنه تا بدو بدو بره پشت کامپیوترش تا بکارهای عقب موندش برسه.  الان انصافا بگم که امیر در این موارد خیلی خوب شده، البته هنوز جای پیشرفت داره

یکی از کارهایی که امیر همیشه میکنه اینه که راحتی و آسایش من براش در درجه اول اهمیت قرار داره و این باعث میشه که اگر بعضی وقتها کاهایی میکنه که باعث دلخوری میشه من زیاد ناراحت نشم. مثلا سرما که میخورم خیلی بهونه گیر میشم، دست خودم نیست ولی خیلی کم طاقت و بی حوصله میشم جوری که بعضی وقتها حوصله خودم از خودم سر میاد. اما طفلکی امیر نه تنها بهونه گیریهای منو تحمل میکنه بلکه مثل یه پرستار مهربون ازم نگهداری میکنه. خلاصه که کلی خوش میگذره وقتی مریض میشم. میره یه عالمه سوپهای مختلف برام میخره که اگه مزه یکیو دوست نداشتم گشنه نمونم، شلغم میخره، خودش میپزه، پوست میکنه و تیکه تیکه هم میکنه میاره برام تو رختخواب تا بخورم. اگه جایی دعوت باشیم، با اینکه من بهش میگم برو، نمیره. جاتون خالی چند روز پیشها صبحانه و ناهار رو تو رختخواب خوردم.

ضبط ماشینمون یهو خراب شد و دیگه سی دی رو نمیخوند. همونروز با امیر رفتیم و ضبطهای جدید رو قیمت کردیم و دیدیم که خیلی گرونن، تازه ۱۰۰ دلار هم پول نصب و قطعات میگیرن. امیر کلی رفت تو اینترنت گشت (بدون اینکه من ازش خواسته باشم) تا پیدا کرد که چه جوری باید ضبط رو باز کنه، ضبط رو باز کرد و آورد تو خونه، پرسیدم مگه بلدی درست کنی و گفت نه، ولی بازش میکنم ببینم چی میشه، خلاصه چند ساعتی باهاش ور رفت. آخر سر رفت سراغ ماشین مو زنیش (آخه موهای امیر رو من میزنم) و روغندان اونو برداشت و ضبط ماشین رو روغنکاری کرد. در کمال تعجب خودش و خودم ضبط ماشین درست شد و فعلا کار میکنه.

خلاصه که با اینکاراش وقتی هم که یه کاری میکنه که من دوست ندارم، خیلی ناراحت نمیشم. البته این آقا امیر ما بعضی اوقات هم آدمو حسابی حرص میده و کارایی میکنه که نباید بکنه (مثل همون که گفت حرفاتو ایمیل بزن) که در یه پست جداگانه همه رو براتون مینویسم.

همتونو به خدای مهربون میسپرم

-نرگس

عذر خواهی

دوستان خوبم و امیر عزیزم سلام

من از همه شما عذر میخوام که تا حالا تنبلی کردم و ننوشتم. امروز وقتی پست امیر رو دیدم (منظورم خط آخره) عرق شرم به صورتم نشست. حتما تا پس فردا براتون حتی شده یک مطلب کوتاه خواهم نوشت.

باور کنید من همه شما رو دوست دارم فقط خیلی گرفتار کار و درسم هستم. اما فردا تعطیلم و حتما یه پست میگذارم توی وبلاگ.

همتونو دوست دارم

-نرگس

اعتصاب

احتراما به استحضار کلیه خوانندگان این وبلاگ میرساند که این وبلاگ تا وقتی که نرگس پست جدید نذاشته در حالت اعتصاب خواهد بود و مطلبی نوشته نخواهد شد.

توضیح: این نرگس خانم ما هی میگه مینویسم و بعد میزنه زیرش. مثلا میگه ظرفها مونده میگم ظرفها رو من میشورم تو وبلاگو بنویس، این فقط یک مثال بود از کوششهای شبانه روزی من. دیگه راهی باقی نیست جز اعتصاب.

کلی چیز میخوام بنویسم ولی اعتصاب اعتصابه فقط یه خاطره خیلی کوچیک:

شرکت سر کار بودم نرگس زنگ زد و صداش اونقدر گرفته بود که نمیتونست حرف بزنه، منم سرم شلوغ. منم که دیدم اینطوریه گفتم عزیزم حرفهاتو ایمیل بزن  من الان وقت ندارم.

نرگسی این وبلاگ یه جورایی شبیه زندگی من میمونه، صدای تو توش نباشه بی مزه و خسته کننده میشه.

شاد و سرافراز باشید

-امیر کاشانی