نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

نرگس

روزنوشتها و دیدگاههای یک ایرانی ساکن آمریکا پیرامون زندگی و عشق

لاکراس

سلام

خیلی دلم میخواست که بیشتر وقت داشتم و بیشتر مینوشتم. به هر حال بحث امروز به بازی لاکراس تعلق داره.





حتما میپرسین لاکراس دیگه چیه؟ لاکراس همونطور که در عکس میبینید یه بازیه گروهیه مثل فوتبال. توپ بازی اندازه توپ تنیسه و هر بازیکن یه سبد کوچیک داره و با کمک اون میتونه توپ رو به همگروهیهاش بندازه تا توپ رو دریافت کنه. کسی اجازه استفاده از دست و یا پا رو نداره و مثل فوتبال دروازه داره و هر تیمی باید سعی کنه گل بزنه.

دختر عموم مسابقه داشت و من رفتم تا هم تشویقش کنم و هم اینکه دیداری با عموم اینها تازه کنم. همه بازیکنها دخترای بین ۱۲ تا ۱۵ سال بودن، چیزی که برام جالب بود این بود که میدیدم چقدر جنگنده بازی میکنن و چقدر تلاش میکنن. مربیشون هم از کنار زمین دائم دستورات لازم رو میداد و تاکتیک تیمی رو کنترل میکرد و دائم اونها رو تشویق میکرد که جنگنده تر بازی کنن و کار تیمی انجام بدن. چنان زیبا بازی میکردند و اینقدر توپ رو قشنگ به هم پاس میدادن که من به وجد اومده بودم. هر کسی میدونست مسئولیتش چیه و بیشترین تلاش خودشو میکرد تا در خدمت تیم باشه. در حالیکه من و عموم تا کاپشنامون بودیم و زیپشو تا بیخ گلومون بالا کشیده بودیم اونها با تی شرت و آستین کوتاه بازی میکردند. دختر عموی منم که گل کاشت چند بار مارادونایی همه رو جا گذاشت و گل زد.

تو راه که داشتم برمیگشتم خونه داشتم فکر میکردم به تفاوتهای کشور خودمون و اینجا. اینجا به دخترها جنگیدن یاد میدن، کار گروهی یاد میدن و در عوض جامعه ما فرهنگ مفعول بودن رو تبلیغ میکنه، جامعه ما میگه دختر باید حرف گوش کن باشه، سر بزیر باشه، بساز باشه.

یه چیزو دقت کردین، تو فرهنگ ما اصلاح زن گرفتن و شوهر کردن وجود داره ولی در زبان انگلیسی معادلی برای اون وجود نداره و تنها کلمه ازدواج کردن وجود داره. ما (مردهای ایرانی) وقتی یکی از دوستامونو میبینیم میپرسیم زن گرفتی یا نه؟ و نمیپرسیم ازدواج کردی یا نه؟ وافعا چرا؟




ادامه بحث

سلام به همه

ممنون از نظراتی که در قسمت پیامها گذاشتین. با اجازتون بحث رو ادامه میدم.

اول از همه، تا جاییکه من میدونم بحث بر محور اختلاف نظر دور میزنه و این اختلاف نظر برای من مشخص نیست چیه؟ 

همه ما قبول داریم که شرایطی که یک فرد در اون زندگی میکنه میتونه تاثیرات جبران ناپذیری در سرنوشتش داشته باشه. خیلی از افراد هستند که شرایط سخت زندگی سرنوشتشونو براشون رقم میزنه و اونها هر چقدر هم که تلاش کنند به جایی نخواهند رسید و یا حداقل شانس موفقیتشون خیلی کمه. اما از طرف دیگر آدمهایی هم هستند که با وجود داشتن شرایط مساعد برای پیشرفت به جایی نمیرسند و موقعیتها رو یکی بعد از دیگری از دست میدهند. بطور خلاصه برای موفقیت هم تلاش لازمه و هم شرایط مساعد. از نظر من تلاش خود فرد عامل اصلیه و نقش بزرگتری رو ایفا میکنه. اگر تلاش خود فرد نباشه، بهترین شرایط هم کمک چندانی نمیکنه. دنیا به همه شرایط یکسانی رو نمیده و اونهایی که از شرایط بهتری برخوردارن برای موفقیت تلاش کمتری رو لازم دارن. گاهی شرایط طوریه که آدمها به عقب میکشه و رشته هاشونو پنبه میکنه.

ما یه فامیل نزدیک داریم. یه دختر خیلی حساس و باهوش. این فامیل ما دوم راهنمایی رو با تک ماده و با معدل ۱۲ قبول شد. تابستون همون سال اونها رفتند انگلیس. اون الان یه جراح فک شده و پزشک زبردستیه. همون فرد که اگه تو ایران مونده بود شاید دیپلم هم نمیگرفت.  اما از طرف دیگه بنظرم بی انصافیه که تلاش اون فرد رو نادیده بگیریم و بهش بگیم تو موفقیتتو مدیون این هستی که از ایران اومدی بیرون.  

پاسخ به پیامها:

آقای حسن میگن: حاضر نیستی حرفایی رو که بهش اعتقاد نداری قبول کنی
حسن جان من چیو باید قبول کنم که قبول نمیکنم؟

آقا و یا خانم جواب آقا یا خانم دارا
اولا خواهش میکنم به نظر بقیه خواننده ها توهین نفرمایید و نظرتون رو با ملایمت بیشتری بیان بفرمایید. 

موفق و پایدار باشید

-امیر کاشانی