خرید خونه ۲

سلام دوستان عزیز

بعد از مقداری تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که قیمت خونه داره میاد پایین و بهتره فعلا مدتی صبر کنیم. خدا میدونه که چقدر دلم میخواد خونه ای که توش با نرگس زندگی میکنم خونه ای باشه که مال خودمونه، ولی خوب ظاهرا باید مدتی صبر کنیم. راستی اگر کسی از شما دوستان عزیز در زمینه خرید خونه تجربیاتی داره که میتونه در اختیار ما قرار بده، لطفا به ما ایمیل بزنه.

چند خواهشی هم میخواستم از دوستان عزیزی بکنم که نرگس و من رو قابل میدونن و مسائلشونو با ما در میون میزارن:

۱- لطفا جای آف لاین ایمیل بزنید، تا ما بتونیم بهتر به اونها جواب بدیم

۲- ایمیلها تا حد امکان به فارسی تایپ کنید تا خوندنش برامون راحتتر باشه.

۳- ممنون از اینکه ما رو قابل میدونید و با ما مشورت میکنید.

امروز و دیروز نرگس و من خاتمی رو دیدیم، در موردش تو اون یکی وبلاگ نوشتم.

دیدار با خاتمی

مادر بزرگمون هم چند روزی خونمون بود. مادر بزرگم الان نزدیک ۹۰ سالشه، و خدا رو شکر از نظر هوش و حواس کاملا سلامته. وجودش پر از مهربونیه. وقتی میاد خونمون اصلا یه شور و حال دیگه دارم. تمام سعیشو میکنه که یه وقت مزاحم ما نباشه. صبح نرگس و من دیر از خواب بیدار شدیم و مادر بزرگم نمیدونست که چه جوری باید با دستگاه چایی درست کنه. بیچاره گرسنه موند تا ما بیدار شیم و براش صبحانه آماده کنیم. با اینکه من ۱۰۰ بار بهش گفتم هر وقت کار داشتی ما رو بیدار کن ولی باز هم اینکارو نمیکنه.

  این شمالی هم در زمینه غذا واقعا که اول و آخرشن. تحت نظر مادر بزرگ عزیز یه خورش باقلا قاطوق درست کردیم که نزدیک بود انگشتهامونم بخوریم. اول از همه یه ماهی سفید دودی خریدم:

 بعد هم لوبیا قرمز رو تو آب خیس کردیم و پوستشو کندیم. البته مادر بزرگم میگفت این غذا باید به یک نوع لوبیا به نام پاچه باقالا درست شود که چون گیر نمیومد ما از لوبیا قرمز استفاده کردیم. بعد هم لوبیا رو با شوید، سیر و زرد چوبه تفت دادیم. بعد از ۱۰ دقیقه آب اضافه کردیم و دو تا تخم مرغ هم توش شکستیم و گذاشتیم تا بقول معروف جا بیفته.

آخرش هم ماهی دودی رو گذاشتیم رو پلو که داغ بشه و بعد هم جاتون خالی : حمله .

غذای سالم، ارزان، و بسیار خوشمزه ای میشه. شما هم امتحان کنین، البته اگه نظرات کارشناسانه مادر بزرگ نبود که به این خوبی نمیشد.

موفق و شاد باشید