سلام دوستان خوبم،من نرگس هستم
خیلی وقت بود که فرصت نکردم چیزی اینجا بنویسم. گفتم یه چند خطی بنویسم. راستش من به شخصه از اینکه این وبلاگو درست کردیم خیلی خوشحالم، دلیل اصلیش هم داشتن خوانندههای خوبی مثل شماست. از طریقه این وبلاگ خیلی دوست پیدا کردم، دوستایی که کمی از دوستان قدیدمیم ندران. مثلا یکیشون که در ایالت کالیفرنیا زندگی میکنه و الان مدت ۳ سال هست که از طریقه وبلاگمون میشناسمش، آخر هفتهٔ گذشته اومد پیش منو امیر. اینقدر به ما خوش گذشت !! ولی از اون مهمتر اینه که من یه چیزی لازم داشتم که باید میخریدم و قیمتش هم خیلی ارزون نبود. این دوستم که از خواهر مهربونتره سریع به محض اینکه از پیش ما برگشت شهر خودش برام اون چیزیو که میخواستم پست کرد. آدم شاید انتظار دیدن هم چین محبتی رو از خانوادش یا دوستای قدیمیش داشته باشه ، اما یه هم چین لطفی از دوست ۳ ساله که شاید در کلّ همدیگرو ۲ بار دیده باشیم واقعا با ارزشه. چه احساس خوبیه که آدم دوستای به این خوبی داشته باشه. نه؟من که به وجودشون افتخار میکنم و از همهٔ محبتهاشون ممنونم!!
پانوشت ۱(نوشته شده توسط امیر): دوستان عزیز به این نکته توجه داشته باشید که این دفعه اوله که نرگس خودش تو این وبلاگ داره پست میزاره.
پانوشت ۲ (نوشته شده توسط امیر): این دوست خوب ما تا یکشنبه شب گذشته پیش ما بود، با توجه به اینکه پروازش تاخیر خورد و مسائل دیگه، فکر کنم ساعت ۲ و یا ۳ صبح رسیده باشه خونه. سه شنبه صبح از قسمت ارسال و دریافت شرکت بهم زنگ زدن که از کالیفرنیا برات یه بسته اومدهُ من نمیدونم کِی فرصت کرده بره برامون پستش کنه. به این میگن اِند عاطفه.
خوب و خوش باشید
-نرگس و امیر
سلام
شاد باشین جفتتون + اون دوست ۳سالتون البته همه مردم.
خوب حال میکنین تو آمریکا ها .
منم تا چند وقت دیگه معلوم میشه کجاییم؟!؟!؟!
اپلای کنمو قبش کنکورو ردیف بدم و .....
خلاصه خوشحال شدیم.
بیاین وبلاگ ما خوشحالتر میشیم.
خوب دیگه بای
bebakhshid chejoori mishe ba shoma doost shod? :p
این آقایون حسود رو دیدی تو رو خدا!؟ حالا یه دفعه هم که خانومها میان حرف بزنن، باید بزنن پانوشتیش کنن حتماً! ;)
سلام بر هردوی شما به خصوص نرگس جون
خوشحالم که اونجا با ایرانیای خوب در ارتباط هستید و چه جالبه
که پایه این ارتباط وبلاگتون بوده
نرگس جون و امیر عزیز یادت هست توی ایمیلم چی گفته بودم؟
یکدفعه میبینید پشت در خونتون هستم با گز اصفهان!
آخ یعنی میشه؟؟؟؟؟
ey baba! chera soalaye mardomo jeddi nemigirin? :D
سلام
از اونجایی که عادت کردم به آپاتون یه دفعه میام همه رو می خونم . الحق که خوب می نویسی. البته نوشتن هم باید طوری باشه که خودش بیاد. سر هم کردم چند تاحرف که نوشتن نیست(( نه اینکه من یه پا نویسندم واسه همون))
پیشاپیش سال جدید رو هم بهت تبریک میگم
فقط یه سوال: اونجا که گفتی اوباما رو دیدی ، حقسقت رو گفتی یا منظور دیگه یا داشتی؟
ممنون
محمدرضا
سلام
آقا من تو خواب اوباما رو دیدم. فکر کنم اینو توضیح دادم، ندادم؟
نرگس جونم خیلی خوشحال شدم که نوشتت را خوندم. ممنون از این همه لطفت ! نمیگی چقدر زحمت دادیم و همه جا را به ما نشون دادید. من کلی افتخار میکنم که بعد این همه مدت که نوشتی پستت راجع به من بود. در ضمن باید بگم که دست پخته امیر هم حرف نداره، بالاخره سالاد مخصوص را خوردم! حیف که ترشی را جا گذاشتم. خیلی خیلی خیلی خوش گذشت و خیلی محبت کردید (مثل همیشه). باز هم ممنون از همه چیز.
امیرجان توی انتخاب موضوع واسه پروژه فارغ التحصیلی موندم
میخوام یک موضوعی باشه که بعدا به درد رزومه بخوره
نرگس و امیر جان
مدتهاست وبلاگتون رو می خونم و واقعاً از نوشته هاتون لذت می برم . سال نو مبارک امیدوارم تو سال جدید به همه اون چیزهایی که می خواید برسید و همیشه سالم و سرخوش کنار هم زندگی کنید . براتون بهترینها رو آرزومندم .
دعا کن ای دوست که بمیرم
من خیلی انتظارش را دارم اما افسوس به سراغم نمی آید
با صدق دل دعا کن که مرگ به سراغم بیاید
آخی یک بار از خاطر من
سلام عزیزم...از بس خودت خوبی معلومه دوستات هم بهت لطف دارن عزیز...خوش به حال دوستت که از نزدیک دیدتت...میبوسمت یک عالمه