سلام
اول از همه میخوام از همه دوستان عزیزی که با نرگس و من همدردی کردن تشکر کنم. دل نرگس و من رو با پیامهای دلنشینتون گرم کردید. ممنونیم.
و اما بحث مهندسی عشق:
هر کسی نظام ارزشی خودش رو داره. این نظام ارزشی در درون یک یک ما وجود داره در حالیکه ما خودمون ممکنه از اون بیخبر باشیم. هر وقت که تصمیمی میگیریم در واقع این نظام ارزشی ماست که تصمیم میگیرد. بقول یکی از دوستان وقتی ارزشهایمان را شفاف پیدا میکنیم تصمیم گیری برایمان راحت میشود چون جوری تصمیم میگیریم که ارزشهایمان بیشینه شوند.
بعضی اوقات ارزشهایمان را نمیشناسیم، یا بزبان محاوره ای خودمان هم نمیدانیم چه چیز برایمان مهم است. بعضی اوقات ارزش دقیق آنها را نمیدانیم. این حالت بیشتر وقتی بروز میکند که در تصمیم گیری دچار تردید میشویم. بعضی اوقات هم برآورد ذهنی ما از ارزشهایمان کاملا اشتباه است، مثل وقتی که تصمیمی را با اعتماد کامل میگیریم و بعد از مدتی به خودمان برای تصمیمی که گرفته ایم روزی 100 بار لعنت میفرستیم. البته این مثالها همه نسبی هستند و نه مطلق.
کسانی که نظام ارزشی خود را خوب میشناسند معمولا دارای ثبات هستند و معمولا تصمیمشان را عوض نمیکنند. این افراد لزوما آدمهای خوبی نیستند. آنها صرفا بر نظام ارزشی خود واقف هستند. نظام ارزشی ما در طول زمان تغییر میکند و این ما هستیم که میتوانیم ارزش خصایص مختلف مثبت مثل راستگویی، مهربانی و عشق را در نظام ارزشی خودمان تغییر بدهیم.
اگر بخواهیم از دید مهندسی به مسئله نگاه کنیم هر کس یک مجموعه از ارزشها دارد. اگر هر ارزش را با حرف وی (V) نشان دهیم یک مجموعه از ارزشها بصورت زیر خواهیم داشت.
میتوانیم جمع اعضای این مجموعه را به یک نرمالایز کنیم:
در هر رابطه ای درصدی از هر کدام از این ارزشها ارضا میشوند. اگر این درصد را با حرف اس (S) نشان دهیم میتوانیم رضایت کلی از رابطه را از فرمول زیر بدست آوریم:
این فرمول ممکن است کمی پیچیده بنظر برسد. این فرمول را میتوان به صورت زیر تصویر کرد. هر ارزش بصورت یک مستطیل نمایش داده میشود. پهنای هر مستطیل نشان دهنده اهمیت یک ارزش و ارتفاع هر مستطیل نشان دهنده میران ارضا شدن آن ارزش در یک رابطه است. مجموع مساحت این مستطیلها بیانگر میزان رضایت از یک رابطه است.
پهنا و ارتفاع این مستطیلها در طول زمان تغییر میکند. چون هم ارزشها عوض میشوند و هم میزان رضایت از ارزشها. مثلا در عشق رمانتیک، یعنی عشقی که بر مبنای شناخت صورت نگرفته و صرفا احساسی است، جنسیت عامل اصلی است. اینکه طرف مقابل چه مقدار از ارزشهای مورد نظر ما را داراست دارای اهمیت نیست، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که جنسیتها متفاوت است. بنابراین نموارد بالا در ابتدا شکل زیر را دارد:
و بعد از مدتی که ارزش جنسیت زیر سئوال میرود و دو طرف شروع به شناختن یکدیگر میکنند، تمام محاسبات به هم میریزد.
مسلما مدل ارائه شده در اینجا یه مدل انتزاعی است و بسیاری از جنبه های یک رابطه را در نظر نمیگیرد.
موفق باشید
-امیر
سلام
ممنون بابت مقاله خوبی که ارائه کرده اید من دو روزه که خواننده وبلاگ شما شده ام و خیلی خوشحالم که کسی هست هنوز که متمدن فکر کند من روی همین مطلب تعدادی سوال دارم که مایلم از شما یا نرگس خانم بپرسم ممنون میشم ایمیلتون رو داشته باشم
best regards
حمید
ممنون از نظر لطفتون
در سمت راست صفحه اصلی وبلاگ ایمیل نرگس و ایمیل من هست.
موفق باشید
-امیر
سلام
هومته نانم ( یسنا 2/35-7/41-20/68 . همچنین پایان هر یک از آفرینگان ها )
زوت هومته نانم هوخته نانم هورشته نانم .
یدچا ان یدچا ورزیمنه نانم چا
واورزنه نانم چا مهمی ائی بی جرتار
مهمی نئه نه استار یثه نا وهونانم
ترجمه :
از اندیشه های نیک . از گفتارهای نیک . از کردارهای نیک – که در اینجا و دیگر جاها ورزیده می شود و ورزیده خواهد شد ستایش گر باشیم .
کوشا باشیم هم چنین از برای نیکی ها .
وظیفه بود.... نرگس جون می شه جواب ایمیلمو بدی؟
jaleb bood
جالب بود ولی همه اینا نسبیه نمیشه فرمولش کرد!
راستی من از خواننده های جدیدتون هستم
وبلاگه جالبی دارید
موفق باشید
امیر
Oh my! you are such a nerd!!!
جالب بود
سلام
یه فرمول نسبی اما جالب.
شاد باشید
سلام به زوج خوشبخت...همیشه عاشق باشید
سلام
من هنوزم هم سریش وار منتظر جوابتون ههههستم.
پلیز انسر می.
کاشکی رابطه ها نیاز نداشت این همه حساب کتاب داشته باشه. حالا شما اینقدر شانس آوردید و باز فکر کردید. ماها چطوری دنبال یار دلنواز باشیم.
بر هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان و ین راه بی نهایت
اینو می گن فرق بین دکترا گرفتن توی ایران با اون ور آب
دست مریضا !!!
راستی سلام ؛
این چرت و پرتها چیه که مینویسی؟هدفت چیه؟زندگی وعشق ارقام و منحیه؟یا میخواهی بگی خیلی حالتیه؟
سلام، خیلی جالب بود...
چند روز پیش یاد این موضوع افتاده بودم که یادش بخیر اون روزا که داستان آشنایی شما هنوز آرشیو نشده بود و بیشتر نرگس جان می نوشت و من با چه عشقی منتظر آپ بودم و می خوندم
قشنگ بود
سلام
خسته نباشید
به روز هستم با یه داستانی که خوندنش خالی از لطف نیست و خیلی از ماها مخصوصا زوجها رو به فکر فرو میبره.
منتظرم نظرات قشنگ شما هستم
خداحافظ
سلام وبلاگتون عالیه همشو خوندم حتی داستان عشقتون رو
هزار آفرین به شما که با احساس و عقل ومنطقتون عاشق هم شدید
من توی امتحانات پایان ترمم داستان عشقتون رو خوندم!!!از بسکه جذاب و البته آموزنده بود
امیدوارم صدها سال همین طور عاشقانه زندگی کنین
راستی من به وبلاگ تارا ستاره کمیاب هم سر میزدم اون هم مثل شما زندگی عاشقانه داشت ولی ۳ ماهه ننوشته یعنی چی شده ؟؟؟بدیه دنیای مجازی همینه دیگه
دوستدار شما