سلام به همه دوستای خوب،
همونطور که در پستهای قبلی گفتم، تصمیم گرفتم دوباره ورزش رو از سر بگیرم. از هفته پیش تمرینات برای دو نیمه ماراتن رو شروع کردم. اگر همه چیز خوب پیش بره ممکنه تمرینات رو برای دو ماراتن کامل ادامه بدم. ماراتن کامل معادل ۲۶.۲ مایل (۴۲ کیلومتر) است. خودم که خیلی امیدوار نیستم.
با بچه های ایرانی اینجا هم قرار گذاشتیم که هفته ای یکبار فوتبال بازی کنیم و دیروز اولین بازی رو انجام دادیم. خیلی خوب بود، هوا هم عالی بود. بازیهامون دو تا ۱۵ دقیقه بود. بازی اول که تموم شد دوباره یار کشیدیم و بازی دوم رو شروع کردیم. اولای بازی یکی از بچه ها از تیم مقابل که بازیکن خیلی خوبی هم هست دروازه بان رو جا گذاشت و مستقیم شوت کرد سمت گل. ار اونجایی که کسی تو دروازه نبود خیلی محکم شوت نکرد. منم با تمام قوا رفتم که توپ رو بزنم و بقول معروف یه تکل بلند رفتم که تنها نتیجه اش این بود که پام پیچ خورد.
با همون پای پیچ خورده بازی رو ادامه دادم. شنیدین میگن گرمی حالیت نیست. منم همونطوری بودم. اومدم خونه، دوش گرفتم و درد پام کمی بیشتر شد. شب با نرگس داشتیم میرفتیم عروسی، لباس پوشیدیم و رفتیم. تمام راه رو نرگس رانندگی کرد. وقتی رسیدیم درد اینقدر زیاد شده بود که داشتم فکر میکردم برم بیمارستان، اما از طرف دیگه عروسی یکی از بهترین دوستامون بود و نمیشد. خلاصه سرتون رو درد نیارم، تمام مدت عروسی پام (بدون کفش) روی صندلی کناری بود با یه کیسه بزرگ یخ روش. من تا دیروز نمیدونستم درد و اشتها با هم رابطه دارن. اینقدر پام درد میکرد که گرسنگی یادم رفته بود.
البته این مسئله یه خوبی هم داشت. اونهم اینکه مثل شاه ها نشسته بودم و نرگس و دوستام برام قهوه میاوردن، شام میکشیدن، دسر میاوردن و دائم میپرسیدن که چی میخوام. خیلی کیف میده خداییش: لطفا یه قهوه با کمی شکر و بدون شیر.
خدا رو شکر الان یه کم وضع بهتره و لنگ لنگان میتونم چند قدمی راه برم.
موفق باشید
-امیر
اینقدر این عاشقانه های شما کشش داشت که دو شب به امتحان من همه اش را خواندم شاد باشید
سلام..واااااااااااااای..
من دقیقا دو سال قبل وبلاگشما رو پیدا کردم و قصه اشناییتون رو خوندم..
الان خیلی وقته که نیومدم اینجا..چقد عضوض شده اینجا..
خوبین شما؟؟؟
من برم پستای نخونده رو بخونم که از قافله حسابی عقب موندم..فعلا
سلام
یکی از دوستان پیشنهاد کرد وبلاگتون رو ببینم . واقعا وبلاگ جالبی دارید . مطالب هم واقعا به دردبخوره .
دلم می خواد باهم تبادل لینک داشته باشیم . دوست دارم لینکتون رو تو سایتم داشته باشم تا هر وقت هم خودم و هم بازدید کننده هام دلمون خواست بتونیم بهت سر بزنیم .
اگه مایل به تبادل لینک باشید وبلاگ من رو با نام
۩۞۩ بی پرده زنان و مردان را ببینید ۩۞۩ لینک کنید . و حتما به من اطلاع بدید که وبلاگ شما رو با چه نامی لینک کنم .
آخی...
دکترا داشته باشی ، شاه هم که باشی خیلی مزه میده :) ... باز برو یک چکی بکن تا برای بازیهای بعدی مشکلی نداشته باشی ..
امیدوارم موفق باشید
سلام امیرجان
خدا بد نده .زود خوب شو.میدونم خیلی کلیشه ایه...وای وبتون رو خیلی دوست دارم و به قول دوستان وب خوبی داری و.... ;-))
سلام
باحالید ها میدونستید
البته خوب ماهم باحالیم ولی نه به شما نمیرسیم
بهمون سر بزنید سرافرازمون میکنید اگر از وبلاگ من و نامزدم هم دیدن کنید و نظراتتون رو بدید ممنون میشیم
من و تو {دو عاشق } دومین لینک وبلاگمه
هی خوبید
وبلاگت فقط خودت توش مینویسی که امیر جان
امیدوارم حالت خوب خوب بشه فداتشم به منهم سر بزن
سلام به زوج خوشبخت...ان شاالله به زودی خوب میشید...همیشه شاد و سالم باشید
سلام
امیدوارم کسالتتون بر طرف بشه و در کمال صحت و سلامت مثل پادشاها زندگی کنید
پایدار باشید
بازی اشکنک داره سر شکستنک داره.
سلامت و شاد باشید
سلام.خسته نباشید.
از من به شما نصیحت نگذارید که دردتون کهنه بشه که تا عمر دارید باید درد بکشیدید
پارسال انگشت من توی دفاع برگشت و باد کرد.
به حرف هیچ کس گوش نکردم و بقیه مسابقه هارو هم دادم آخه اون موقع برام خیلی مهم بود مسابقات منطقه ای ایران بود ولی حالا میفهمم که شاید اون بازیها انقدر هم ارزش نداشت که به خاطرش هنوز که هنوزه که ۶ ماه از جا انداختن انگشتم میگذره هنوز درد میکنه مخصوصا وقتی که هوا سرد میشه حتی ۱ درجه سانتیگراد.
مواظب خودتون باشید
بای
دیگه چه خبرا سوباسا؟
سلام به آقا امیر و نرگس خانوم
اولا بگم که من تازه با وبلاگتون آشنا شدم و داستان عشقتون رو خوندم. واقعا جالب و قشنگ بود. خیلی هم خوب نوشته شده...
بعدشم من یه جورایی مثل آقا امیر خارج از کشورم (آأإةّ برای کار) و قراراه اولین بار که برمی گردم ایران با دوست دخترم (بعد از ۴ سال دوستی)ِ ازدواج کنم. خیلی هم دلم واسش تنگ شده و کلی هم نگرانم. اما داستان شما واقعا منو امیدوار و آروم کرد.
موفق باشین
سلام مرغ عشق ... خوبی ... من خواننده قبلی وبلگ شما هستم .. ۴ سال پیش بود فکر کنم متن وبلاگتون رو خوندم که قرار بود از فردوگاه بری آمریکا و گریه ام گرفت ... ما هم بهم رسیدم اما به چه قیمت دوستان ... اما الان برامون خاطره شده ... فرار کردیم اما دوباره به ایران اومدیم ... شما از ما خیلی موفقتر بودید
اخ اخ! امیدوارم زودتر بهتر بشید...
منم نرگسم پس هوا مو داشته باش
فارغ التحصیلی مبارک!
حتمآ دکتر برید به خاطر پاتون، اگر سهل انگاری کنید پادردتون مزمن میشه.
از اینکه تو پیجتون این همه گل نرگس دیدم حسابی ذوق زده شدم.شاد باشید و همیشه کنار هم.
سلام من تازه عاشقانه هایه شما رو خوندم خیلی جالب بود موفق باشید راستی عکس تو وب عکس خودتونه یا تزیینی هست مثله همیشه خوشبخت باشید دوست شما عاطفه