سلام
این عکسی که میبینید مربوط میشه به صندوق عقب ماشین من. قضیه از اینجا شروع شد که من تصمیم گرفتم مثل دوران کودکی پول خوردهامو جمع کنم. الان یکسال و نیم میشه که دارم اینکارو میکنم. همیشه هر چی میخوام بخرم اسکناس میدم تا پول خرد پس بگیرم. مثلا سر کارمون قهوه میخری لیوانی 10 سنت. من همیشه یه دلاری میزارم و 90 سنت میگیرم. الان چند ماهیه که قراره این سکه ها رو ببرم بانک و پول بگیرم. چشمتون روز بد نبینه، شیشه ای که سکه ها توش بود یه جورایی درش باز شد و سکه ها ولو شد تو صندوق عقب. تو همه سوراخهای صندوق عقب ماشینم پر شده از پول خرد. جالبیش اینه که تو دست انداز که میفتی صدای جرینگ جرینگ سکه میاد.
ماشین نرگس
مدتی پیش یه ماشین نو خریدیم و از اون به بعد دعوا سر اینکه کی کدوم ماشین رو برداره بین نرگس و من شروع شد و آخر سر هم نرگس با بی رحمی تمام ماشینی رو که دوست داشت برداشت. شاید باورتون نشه اما حقیقت داره، نرگس ماشین کهنه رو برداشت و من بدبخت ماشین نو رو. دلیلش هم عشق مفرط و دوست داشتن و اینجور چیزها نیست. دلیلش اینه که ماشین نو نگهداریش سخت تره. باید تمیز نگرش داری، آشغال نریزی، مواظب باشی صندلیش کثیف نشه و هزار و یک مصیبت دیگه. چون من با ماشین میرم سر کار، ماشینی که من سوارم بیشتر راه میره. ماشین جدیدمون هم 3 سال گارانتی داره تا سقف 36000 مایل (تقریبا 57933.698101 کیلومتر). به نرگس گفتم با این وضع قبل از 3 سال گارانتی ماشینمون تموم میشه و به همین دلیل بهتره که نرگس ماشین نو رو سوار شه و من ماشین کهنه رو. اینقدر کیف داره، هر چی میخوری پرت میکنی رو صندلی عقب (از جمله قوطی نوشابه و لیوان قهوه) و اخر هفته هم یه کیسه زباله میاری همه رو میندازی دور.
ماشین امیر
تعطیلات آخر سال هم قراره با هم بریم لاس وگاس و لس آنجلس. جالب اینکه بیشتر وقتمونو قراره با دوستانی که از طریق وبلاگ پیدا کردیم بگذرونیم. تعطیلات آخر سال پارسال ( که در مورد تو وبلاگ ننوشتیم ) که همش از دماغمون در اومد، خدا بخواد امسال قراره خدای نکرده خوش بگذره.
یادمه یکی یه بار تو نظرات گفته بود: " از عکستون معلومه که مسافرت رفتن براتون مثل بقالی رفتن میمونه". باید بگم که مسافرت امسال به دلیل کسر بودجه دو بار تا مرز کنسل شدن پیش رفت ولی خوشبختانه کنسل نشد.
موفق باشید
- امیر
شما احیانا سال موش به دنیا نیومدین؟! بابای دوستم همیشه پول خرد جمع می کرد.البته فقط ۵ تومنی.سال ۷۷ خونه اونا بودم زیر زمینشون سه تا حلب روغن ۵ کیلویی سکه ۵ تومنی بود!!! حالا اون فقط جمع می کرد دلش نمی اومد خرج کنه.می گفت من سال موشم سال موشی ها اینجورین!!
جالبه اون توی کمدش پنج شش تا سشوار داشت یا انواع پیپ کلی مجله قدیمی کلی که میگم در حد هزار جلد بیشتر.
خوب می تونین ماشین نوئه رو تمیز نگه ندارین اینجوری کمتر اذیت میشین!!!
مسافرت هم خوش بگذره.ما را هم بطلبید!!!
سلام..... چه ماشین شیکی داری آقا امیر... امیدوارم که تعطیلات بهتون خوش بگذره... راستی...:)) وای امیر آقا... کلی خندیدم از لفظ لایحه کوچولو.... خوب به هرحال هر مملکتی قوانین خاص خودش رو داره... هر خونه ای هم مملکت یک پادشاهی به اسم خانم خونه است... فعلا همینجوری لایحه خودتون رو تمیز و منظم یه جایی نگه دارید که بعدا دوباره بفرستیدش به کابینه شاید اعضا بهش رای مثبت بدن...:)) انشالا که شما هم همیشه شاد و سرحال باشید... از نوشته تون که مشخصه آدم اهل دلی هستید... برای شما و همسر گرامی تون آرزوی موفقیت می کنم. در ضمن ممنونم که منو به جمع پر محبت وبلاگ همسران پذیرفتید.
ما تازه با اینجا آشنا شدیم.خدا رو شکر که سفر کنسل نشد.
salam salam :))
kolli khandidam, migam pole khord haa raa nemikhad bebarid bank, biarid vegas berizim to in machine haa shayad millioner shodin!!!!
امیدوارم هرجا که میرین حسابی بهتون خوش بگذره، سال خوبی داشته باشین
سلام
بابا ایول پول خرد یاد بچگیم افتادم
ولی من عشق سکه ۲۵ تومنی بودم
راستی به خدا منم وب لاگ دارم چقدر بیرحمید یه سری بزنید
سلااااااام. خوبین؟
خیلی جالب بود
هم قضیه ی پول خرد وهم ماشین جدید
مبارکتون باشه
شاد باشین
سلام...ماشین جدید مبارک.ان شاالله باهاش سفرههای خوبی رو به خوشی و تن سالم برید...براتون یک دنیا ارزوی خوب میکنم...موفق باشید